شب قدر
شب قدر
ــــــــــــــ
الـهـی یا الـهـی یا الـهـی
تو خود بر حال و احوالم گواهی
ـــ
منم عبدی که مسکینم خدایا
ندارم بر درت جز اشک و آهی
ـــ
تو غفاری تو غفاری تو غفار
کریما آمدم من عذرخواهی
ـــ
کدام در را زنم ای خالق من
عنایت کن به این گم کرده راهی
ـــ
امینی و امانم ده خدایا
بگیر دستم نیفتم من به چاهی
ـــ
بود درگاه تو درگاه رحمت
منم شرمنده با کوهی گناهی
ـــ
شب قدر است و من قدری ندارم
بود کارم همیشه در تباهی
ـــ
ببخشا بر علی امشب مرا تو
نکردم هیچ وقت کار ثوابی
(ابراهیم ریاضی)
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:38 توسط ابراهیم ریاضی
|