قضیهٔ ورود امام حسین به کربلاوعوض کردن اسب ها
یوسفی غروی: داستان توقف اسب های امام حسین(ع) در کربلا تحریف تاریخ است
انتشار : چهارشنبه ۱۴ / ۰۷ /۱۳۹۵ | ساعت ۱۲:۳۵
شفقنا با تسلیت ایام سوگواری سالار شهیدان، از امروز تا روز عاشورا با همراهی و همکاری استاد ارجمند آیت الله یوسفی غروی، محقق تاریخ اسلام، ۱۰ نکته تاریخی مربوط به واقعه عاشورا را منتشر خواهد کرد.
شفقنا- استاد حوزه علمیه قم و کارشناس تاریخ اسلام درباره ورود امام حسین(ع) اظهار کرد: در مقتل نامعتبری به نام ابومخنف آمده است که وقتی امام حسین به کربلا رسید اسب او حرکت نکرد و اما به ناچار اسب خود را تغییر داد اما آن اسب هم حرکت نکرد و امام هفت مرتبه این کار را تکرار کرد و متوجه شد که این سرزمین کربلاست که پیامبر موعود آن را داده بود در حالی که این خبر درست نیست چراکه حر به دستور ابن زیاد و همراه با هزار سواره نظام راه را بر روی امام بسته بود و اجازه حرکت امام و رفتن به دهستان های اطراف را در سرزمین کربلا به امام نمی داد.
آیت الله محمد عادی یوسفی غروی در گفت و گو با شفقنا بیان کرد: روز دوم محرم الحرام روز رسیدن ابی عبدالله به کربلاست. البته پس از ملاقات با حربن یزید ریاحی، سرکرده هزار نفر سواره نظام امویان که وقتی عبیدالله بن زیاد از طرف یزیدبن معاویه از بصره ماموریت پیدا کرد که با حفظ سمت به کوفه برود بنابراین اولین حاکمی بود که هر دو شهر مرکزی عراق یعنی کوفه و بصره برای او یک جا جمع شد. ابن زیاد وقتی از بصره به کوفه برای رویارویی با امام حسین(ع) وارد شد، شخصی را از قبیله بنی تمیم عراق که یکی از بزرگترین قبایل عربی عراق در کوفه بود، به نام حسین بن تمیم یا حسین بن نمیر را که از سران بنی تمیم بوده به عنوان رییس نیروی انتظامی خود تعیین کرد. ابن زیاد به او ماموریت داد کوفه را در حصار خود نگه دارد و اجازه ندهد کسی از کوفه خارج و وارد شود و ورود امام حسین(ع) را زیر نظر داشته باشد و هر وقت و هر جا حضرت را ملاقات کرد، او را محاصره و تسلیم ابن زیاد کند.
او ادامه داد: حسین بن نمیر به عنوان سرکرده نیروی انتظامی ابن زیاد در کوفه شخصی را از قبیله خود به نام حربن یزید ریاحی را همراه با هزار سواره نظام ماموریت داد که از کوفه به سوی حجاز یعنی مسیر امام حسین(ع) بفرستد تا هر جا امام حسین را دید او را محاصره و تسلیم ابن زیاد کند. حر در سه چهار منزلی پیش از کوفه، فاصله هر منزل با هم حدود ۷- ۸ فرسخ بود و هر فرسنگی ۵/۴ کیلومتر مسافت داشت و بالاخره چهار منزل به کوفه مانده حر با امام حسین(ع) ملاقات کرد. حر ماموریت خود را به خدمت امام حسین(ع) عرضه داشت و حضرت طبعا ابا کرد از اینکه رام او باشند و بخواهند همراه او بر ابن زیاد وارد شوند. یعنی تا آن لحظه به حسب ظاهر، مقصد امام حسین(ع) کوفه بود. اما ملاقات حر، مقصد امام حسین(ع) از کوفه را به مقصد نامعلوم تغییر داد. به این معنا که امام حسین(ع) حاضر به مقصد ابن زیاد نبود اما در درجه اول اراده داشت به همان جایی که از آنجا آمده یعنی حرم امن الهی، کعبه معظمه برگردد. اما طبعا این کار بر خلاف ماموریت حر بود بنابراین این اجازه را به امام حسین(ع) نداد و مانع از این شد که حضرت باز گردد.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: خواسته دوم امام حسین(ع) در صورتی که حر مانع بازگشت او به مکه شود، جایی غیر ار کوفه و مکه بود. مثلا فرضا یمن ولی حر اجازه آن را هم نداد. از سوی امام حسین یک فضیلتی صادر شد که طبق دستورِ قبلیِ حضرت، آب برداشته بودند و حتی به کل هزار نفر سواره نظام و اسب هایشان آب رساندند و اینها هم در وقت نماز به امام حسین(ع) اقتدا می کردند و حضرت چندین خطبه بعد از نماز داشتند که در آن انگیزه، هدف و مقصد خود را تعیین می کردند . از آنجا به توافقی رسیدند که راهی را انتخاب کنند که میانه باشد یعنی نه مطابق با مقصد حر که همان کوفه بود باشد و نه مطابق با مقصد بازگشت به مکه باشد. راهی باشد در میان بیابان ها تا حر به تعیین تکلیف برسد بنابراین حر نیروهای خود را به سوی ابن زیاد فرستاد تا کسب تکلیف کند و همچنان امام حسین(ع) در اطراف کوفه از صحرای حجاز به طرف غرب کوفه یعنی صحرای وادی نجف اشرف رفتند، اما با گذر از آن صحرا به مابعد کوفه یعنی به سمت کربلا ادامه دادند.
یوسفی غروی ادامه داد: اما آن وقت اعلان مقصد کربلا در کار نبود. حر دنبال رسیدن کسب تکلیف او از ابن زیاد بود و در عین حال با نیروی هزار نفر سواره خود به طرف غرب مسیر امام حسین(ع) یعنی به طرف مابعد نجف اشرف همراه امام حسین(ع) بود که اجازه ندهد امام حسین(ع) از کوفه فاصله زیاد بگیرد. سعی داشت که هر چه بیشتر امام حسین(ع) را در اطراف کوفه نگه دارد به حدود ۱۶ فرسخ از کوفه به سمت کربلا رسیدند که همان سرزمین کربلا بود. وقتی به آنجا رسیدند سواره نظامی از دور پیدا شد که از طرف کوفه می آمد، ایستادند تا به حر رسید و به او نامه ای را از سوی ابن زیاد تحویل داد که متن نامه تعین تکلیف حر بود “که هر جا نامه به دست تو رسید این نامه رسان من از طرف من ناظر و جاسوس بر عمل تکلیف تو به نامه است و امام را همان جا که نامه به دستت می رسد در صورتی که از آب و آبادی کنار باشد پیاده کن تا ماموریت های بعدی به تو ابلاغ گردد.
کارشناس تاریخ اسلام تصریح کرد: پس حر خدمت حضرت، محتوای نامه را عرضه داشت و آن نزدیکی ها هفت، دهستان بود به نام های متعددی که حضرت نام های آنها را پرسیدند و سعی کردند نزدیک یکی از این دهات باشند اما حر این اجازه را به حضرت نداد و عذر می خواست که این نامه رسان، جاسوس ابن زیاد بر من است. کلمه کربلا اسم نقطه خاصی نبود بلکه اسم مجموعه این منطقه بود که شامل هفت ده می شد: ده نینوا، غاضریه، شفیه، شفیهه، احزر، شافع الفرات که به اعتبار کنار فرع رود بزرگ فرات که از سرزمین کوه های ترکیه وارد سوریه می شد و از سوریه وارد عراق و به کوفه می رسید و پیش از رسیدن به کوفه در نزدیکی های شهر قدیمی حله به نام بابل، فرعی به سوی کربلا گذر می کرد که حدود ۵۰ کیلومتر از شهر بابل به سوی کربلا روانه می شد و به کربلا می رسید و حر اجازه ورود و نزدیکی به یکی از این دهات را به حضرت نداد. کلمه کربلا یعنی کور بابل یعنی قریه های شهر بابل که در قرآن کریم نام بابل آمده است و هم اکنون آثار آن شهر قدیمی بابل در عراق مکشوف و محل دیدار جهان گردان است.
یوسفی غروی گفت: امام حسین(ع) به ناچار به اصحاب خود فرمودند که پیاده شوند و در نتیجه امام حسین و یارانش یک طرف و حر و هزار سواره نظامش ناظر بر امام حسین(ع) پیاده شدند و منتظر حوادث بعدی از سوی کوفه و ابن زیاد بودند و اینجا خوب است این جمله را بگویم آن چیزی که تا اینجا نقل کردیم مطابق با اخبار معتبر ابو محنف لوط بن یحیی متوفی ۱۵۷ هجری است شخصی که حدود سال ۸۰ هجری به دنیا آمده است تقریبا ده سالی را در عصر امام زین العابدین می زیست و در عصر امامت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) هم زندگی کرده و ده سال از امامت امام کاظم (ع) را درک کرده و روایاتی به طور مستقیم از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) دارد. طبعا از امام زین العابدین و امام کاظم هیچ روایات مستقیمی ندارد و این قدیمی ترین کسی است که اخبار و گزارشات کربلا را از کسانی که حاضر و ناظر آن جریان بودند یا با یک واسطه دریافت کرده است و اولین کتاب جامع این اخبار را به نام مقتل امام حسین(ع) جمع آوری کرده و نوشته است که ظاهرا اشتغال به نویسندگی او از حدود سال ۱۰۰ هجری یعنی وقتی ۲۰ سال داشته در او وجود داشته است تا شاید حدود ۱۳۰ هجری که نزدیکی های سقوط بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس بوده این اخبار را در کتاب خود جمع آوری کرده است.
استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: البته این کتاب منتقل به کتاب شاگرد او به نام حشام بن محمد کلبی کوفی متوفی ۲۰۶ هجری است و کتاب او حدود ۱۰۰ سال بعد به دست مورخ معروف، طبری رسیده است که متوفی ۳۱۰ هجری است و همچنین ۱۰۰ سال بعد یعنی یک قرن بعد به دست مرحوم شیخ مفید از علمای شیعه از علما ما بعد غیبت صغری و اوایل غیبت کبری متوفی ۴۱۳ در بغداد رسیده است که البته طبری هم در بغداد بوده است. هر دو یعنی طبری و شیخ مفید از کتاب حشام کلبی که مشتمل بر اخبار استادش ابو مخنف است. رجالین ما ابو مخنف را توصیف کردند در درجه اول مرحوم شیخ نجاجی در کتاب رجال خود او را توصیف کرده است ولی این کتاب سالم دست ما در این قرون اخیر نرسیده است و یک کتاب ناسالمی به نام مقتل ابو مخنف در دست دولت سادات موسوی مشعشعه که در جنوب عراق و ایران حدود قرن ۸ و ۹ هجری حکومت می کردند وجود داشت.
او در پایان خاطرنشان کرد: در آنجا یک خبر نامعتبری در کیفیت ورود امام حسین(ع) در روز دوم محرم در کربلا ایراد کرده است که خلاصه آن، این است وقتی امام حسین(ع) به سرزمین کربلا رسید اسب او متوقف شد هر کار کردند اسب او راه نیافت و پیاده شد و اسب را تغییر داد اسب دیگری سوار شد و او هم حرکت نکرد تا هفت اسب عوض کرد هر کدام را که حضرت تغییر می داد و سوار اسب دیگری می شد همین وضعیت بود یعنی اسب هیچ گامی بر نمی داشت و لذا حضرت پرسید اینجا چه نام دارد آنها نام یکایک این دهات را آوردند تا رسیدند به نام کربلا. وقتی گفتند اینجا کربلاست امام گفت «للَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ» «خدایا من از کرب یعنی مصیبت به تو پناه می برم» و به ناچار پیاده شد یعنی اشاره کرد به اینکه این همان سرزمین موعودی است که پیامبر از سوی پروردگار خبر شهادت من در این جا را داده است و دستور داد اصحاب و یارانش پیاده شوند و خبر داد اینجا جای شهادت ما و یاران ما و حتی سر بریدن کودکان ما و به اسیری رفتن زنان ماست. این خبر بنابر عباراتی است که در مقتل نامعتبر منحرف به نام ابو مخنف آمده در صورتی که هیچ اعتباری ندارد.
بحث های قبلی ۱۰ نکته تاریخی از عاشورا را در لینک های زیر بخوانید:
۱۰ نکته تاریخی از عاشورا/۲/ آیت الله یوسفی غروی: اصل عزاداری برای امام حسین(ع)، فراخوان ائمه است
۱۰ نکته تاریخی از عاشورا/۱/ آیت الله یوسفی غروی: عید رأس سنه الهجریه عید امویان به قتل امام حسین(ع) بوده که تحریف شده است